من دیگه اونو از دست دادم...!
عروسی...!!!! عروسی.... امشب عروسی داریم ها.... دیگه کم کم باید آماده شم.... آخه عروسی یه شخص خیلی مهمه.... عروسی عشقمه....!!! آره عشقم.... عشق من "دومادیت مبارک!" بخدا امشب دومادیشه... چه ساده... یه عقد ساده و یه عروسی کوچولو... خودمم هنوز باورم نشده.... فرض کن!شب عروسی عشقم... واااااااااااای خدا چقد سخته برام نوشتن این چیزا... گفتنشون... فکر کردن بهشون.... شب عروسی عشقم....شب عزای من... شب غم من... شب ماتم من... خیلی سخته ها.... تو اینو میخونی و تموم میشه... این منم که میمونم با یه دنیا غم و غصه... به قرآن داغون شدم وقتی شنیدم.... دیگه هیچی ازم نمونده... بزار...بزار... وایسا توصیفت کنم... بزار بگم تو کت و شلوار دومادی چقدر خوشگل میشی...!!!! لبخند رو لبات... چشمای درشت مشکیت که دیگه توش عشقی رو نمیبینم... قدبلند و اون هیکل خواستنیت تو کت و شلوار دومادیت.... وااااااااای که چقدر خوشگل میشی...!!!!! چرا خودت بهم نگفتی...؟؟؟؟ چرا از زبون بقیه باید بشنوم که دومادیه عشقمه... فکرشو بکن چه شوکی بود وقتی شنیدم که.... بعداین همه دوری و دلتنگی بشنوی که... ............. ................. امشب دستت تو دستاش... دستای من سرد سرد... چشمات تو چشماش... چشمای من خیس از اشک... نگاهت تو نگاهش... نگاه من به شما 2تا... چکار کنم...؟؟؟؟ چه حالی داشته باشم خوبه؟؟؟؟ چه حالی داشته باشم که هم خدا خوشش بیاد هم خلق خدا...؟؟؟ گریه کنم؟؟؟؟ نکنم؟؟؟ آخه مگه میشه این همه عذاب رو ببینمو گریه نکنم...؟؟؟ تو بخند،منم آروم آروم گریه هامو میکنم... چرا عشق جدیدت "بله" رو نمیگه تا من باورم بشه که تو دیگه مال من نیستی..؟؟؟ بگه تا من راحت شم... "بله" رو بگه تا من باورم شه دارم تمومه زندگیمو یه شبه از دست میدم... نه... نه... گریه ی آروم کار من نیست... نمیتونم... واسه من اینجا "هق هق" جایز.... هق هق هامو بزار به پای تبریک عروسی... هرچی هق هقم بیشتر،تبریکم صمیمانه تر...!!!! قسم به اشک و آهم... که جز تو رو نخواهم... بجز تو را نجویم... پناه و تکیه گاهم... ........... .......... مثل اینکه "بله" رو گفت... این دیگه آخرشه... قصه تموم شد... ولی کلاغه به خونش نرسید... منم به عشقم نرسیدم...!!! وچه ساده "اون" "تو" رو از "من" گرفت...!!! چه ساده عشقی که بهت داشتمو نابود کردی.. یادته همیشه بهم میگفتی دوست داری اشکامو ببینی.. ولی نه اشکایی که از روی غصه بریزم... دوست داشتی اشکایی رو ببینی که از سر ذوق با تو بودن میریزم... میگفتی وقتی گریه میکنم چشام خیلی خوشگل میشن... میگفتی وقتی گریه میکنم... چشام مثل یه دریای طوفانی میشه که امواجش میونه یه عالمه مژه های سیاه و مشکی گم میشه... نیستی الان ببینی چشام چه دریایی یه..!!!! دریا؟؟؟؟ دریا نه... دریا نیست... به جرئت میتونم بگم که از شدت گریه هام مثل یه اقیانوس مواجه... یه اقیانوس اشک رو با عشق تقدیم میکنم بهت.... از خدا میخوام که خوشبخت بشی.... ولی یه چیزی رو بدون.... "خیلی عاشقت بودم..!!!" شب شکست ، پيمان شکست ، عهدي شکست ، قلبي شکست از شکست هر شکستي بر دلم آهي نشست . . . خيال ميكردم عشق عروسكي است كه ميتوان با آن بازي كرد ولي افسوس اكنون كه معني عشق را درك كرده ام فهميده ام كه خود عروسكي هستم بازيچه دست سرنوشت. روي ديوار مقابل پنجرهات قلبي كشيدم زيبا، تا ارزش عشق هميشه در خاطرت باشد، امروز تو راديدم كه روي قلبم مينوشتي: زبالههايتان را در اين محل نگذاريد. خيانت تنها اين نيست كه شب را با ديگري بگذراني خيانت ميتواند دروغ دوست داشتن باشد. لاك پشت ها هم عاشق ميشن ولي تحمل درد عشق براشون راحته چون حداقل عشقشون آروم آروم تركشون ميكنه.. كهنه فروش داد ميزنه چراغ شكسته ميخريم….. كفشاي پاره ميخريم …. اسباب كهنه ميخريم ….. بي اختيار دادزدم : كهنه فروش قلب شكسته ميخري؟!؟!؟! نمي دونم گنجشك ها كه شبيه هم هستند چه جوري همديگه رو مي شناسن... و نمي دونم چند نفر شبيه من هستند كه تو ديگه منو نمي شناسي...
نظرات شما عزیزان:
منم نوشتم من که گفتم چی شد؟
حلایادم نیس ولش کن...امیدوارم یه جایی تاوان این کارشوپس بده.. شاید باورت نشه من بلاگتو سیو کردم وهرروز میخونم و گریه میکنم ..
یه جورایی یاد خودم میفتم..
اما بی خیال ماهم خدایی داریم اون انتقام این نامردی ها رو میگیره..
مردها مرد بودنشونو با این نامردی هاشون میخان نشون بدن اما..
امیدوارم اهی که از دلت کنده شده دامنشوبگیره..بیای پیشم
بوووووووووووووووس بای
خسته نباشی شهاب...اینا رو خودم مینویسم...!!!!
حقيقت رو بگم من بودم نمبتونم تحمل كنم عاشق بره و با يكي ديگه باشه...
الان كه عاشق رفته سربازي اين چند روزه دوري برام به اندازه سالها انگار گذشته...هرلحظه منتظرم زنگ بزنه يا در خونمون رو بزنه...
دلم براش تنگ شده...
تاحدودي دركت مبكنم ولي فقط ميتونم بگم لياقتت رو نداشت همين...
دوست داشت نميرفت با يكي ديگه...
دوست داشت تنهات نميذاشت...
عاشقت بود كنارت ميموند...
عزيزكم صبور باش...هیچ چیز بیشتر و بدتر از این مغز استخوان آدمو نمی سوزونه که:
اطرافیانت بهت بگن:
اگه ...دوستت داشت نمیرفت...
باشه قبول...تو اومدی...
الهی خیر نبینه...
شاید صلاح تو تو این بوده که اون از زندگیت بره بیرون.
این مشکل برا یکی ازدوستای صمیمی منم اتفاق افتاده بود...
تامیومدم آرومش کنم زود میزد زیر گریه...
انقدر غر زدم بالخره آرومتر شده
یادگرفت که اون عوضی داره خوش میگذرونه میخنده و از هیچکدوم ازگریه ها و زجه هاش خبردار نمیشه
اگه هم بشه براش مهم نیست
اگه بخوای بهش فکرکنی و یه اینکه الان داره چیکارمیکنه فقط اعصاب خودت خورد میشه.
یادت نره همیشه اول خودتو دوست داشته باش بعد برابقیه جایی تو دلت پیداکن.
دوست دارم.
ببخش سرتو درد آوردم
اگه بگم الان فراموشش کن غیرممکنه ولی کم کم اگه خودت بخوای و کمک کنی زود فراموشش میکنی
ایشالله به آدم خوب که لایقت هست زودتر سرراحت قرار بگیره.
هان...
vali y ghele dashtam ???
chera behem se ta pm dadi k upam uapm upam
?????
ye bar mifrestadi miumadam asisam
?
این چی بود نوشتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
قضیه چیه؟؟؟
اشکم دراومد!!!!!!!!
Design By : Pichak |